من و تو

وارد آسانسور شدیم هردو تنها
به هم نگاه کردیم و این همه چیز بود
دو زندگی
یک دقیقه
سرشاری سعادت
طبقه‌ی پنجم او بیرون رفت
و من به بالارفتن ادامه دادم
می‌دانستم که دیگر او را نخواهم دید
که دیداری بود یک‌بار و برای همیشه
که به دنبالش اگر می‌رفتم مردی مرده‌ بودم در ردپاهای او
و به سوی من اگر برمی‌گشت
تنها در جهان دیگر ممکن بود.....


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد